$$$$ بوي ياس$$$$


 
تصاویر زیبا از درختان سیب

اگرقادرنیستی خودرابالاببری٬همانندسیب باش تاباافتادنت اندیشه ای رابالاببری.

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: سه شنبه 18 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
خوشبختی مادرسه جمله است:تجربه ازدیروز،استفاده ازامروزوامیدبه فردا

 

ولی ماباسه جمله ی دیگرزندگی مان راتباه میکنیم:حسرت دیروز،اتلاف امروزوترس ازفردا.

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: سه شنبه 18 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
همه چیز در مورد قلب انسان
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: سه شنبه 18 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
آسمان فرصت پرواز بلند است ولی...!!؟ قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
 
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: سه شنبه 18 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

human stomach 13 عکس های معده انسان

۱- معده اسیدی فوق‏العاده قوی ترشح می‏کند

در بدن ما اسیدی بسیار خطرناک وجود دارد که هیچ امنیت پروازی نمی‌تواند آنرا توقیف کند. این مطلب دیگر بر کسی پوشیده نیست که معده برای هضم غذاهایی که می‏خوریم اسیدی بسیار قوی به نام هیدروکلریک اسید(HCL)ترشح می‏‏کند. ترکیبی قدرتمند برای حل کردن فلزات در صنعت. اما جالب اینجاست که این اسید بسیار قوی توسط دیواره‏بسیار نازک احاطه شده است. همچنین در سه روز اول مرگ، آنزیمهایی که غذای ما را هضم می‏کرده‏اند، شروع به خوردن خودمان می‌کنند.

۲- حالت فیزیکی بدن در یادآوری خاطرات تاثیرگذار است

خاطرات با حواس پنجگانه ما و موقعیت فیزیکی بدن ما رابطه مستقیم دارند. یک آهنگ خیلی ساده می‌تواند خاطرات بسیاری را از گذشته ما به یاد آورد همچنانکه یک صدای زنگ دوچرخۀ قدیمی می‌تواند راه مدرسه را به یاد ما آورد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است نشان می‏دهد که موقعیت فیزیکی بدن، در صورتیکه مانند یکی از لحظات انجام عملی در گذشته باشد، می‌تواند به یادآوری آن عمل را بسیار راحتتر نماید.

۳- استخوانها کمبود مواد معدنی بدن را تامین می‏نمایند

استخوانها دربردارنده کلسیم و فسفر هستند که این دو عنصر برای سیستم عصبی و عضلات به کار گرفته می‏شوند. چنانچه هریک از این دو عنصر دچار کمبود در بدن شده و توسط غذایی که می‌خوریم، تامین نشود، هورمونهایی ویژه این دو عنصر را از داخل استخوانها بیرون کشیده تا کمبود این دو عنصر جبران شود و هر زمان که مصرف آنها به اندازه کفایت رسید، دوباره تعادل برقرار می‏گردد.

۴- مقدار زیادی از غذایی که می‏خوریم، صرف فکر کردن می‏شود!

در حالیکه مغز فقط مقدار کمی از وزن بدن را شامل می‌شود، ۲۰% از کالری و اکسیژن بدن را استفده می‏نماید. برای همین منظور است که سه شریان اصلی خون به مغز وارد می‌شود تا اکسیژن مورد نیاز توسط سلولهای خون تامین گردد. یک انسداد و یا اشکال در هر یک از این شریانها باعث گرسنه ماندن سلولهای مغز می‏گردد. ( به همین دلیل است که هنگام فکر کردن زیاد، بسیار گرسنه می‏شویم)

۵- خنده مسری است

وقتی کسی را می‌بینیم که می‏خندد و یا خمیازه می‌کشد، خودبخود ما نیز، می‏خندیم و یا خمیازه می‏کشیم. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که خنده یکی از بهترین راهها برای ارتباطات اجتماعی است. شنیدن صدای خنده مغز را وادار به تحریک عضلات صورت می‏کند. در مورد گریه نیز به همین صورت است.

۶- بدن شامل رنگهای متنوعی است

رنگ پوست انسان بستگی به ملانین، ماده رنگی بدن دارد. بدن انسان بدون رنگ خاصی، به رنگ کرمی روشن می‏باشد، قسمتهایی هم که رگهای خونی به پوست نزدیکترند به قرمزی می‌زند. رنگ مشکی نیز طبق تحقیقات جهت جلوگیری از عوارض نور خورشید، اشعه اولترا ویوله می‌باشد که همانطور که شاهدیم، قسمتهایی از زمین که نور خورشید تقریبا عمود می‏تابد، شامل انسانهایی با پوست تیره می‌باشد. یک نوع رده بندی رنگ پوست به این صورت می‌باشد :

بسیار روشن (نژاد سلت Celtic)

روشن (اروپایی روشن پوست)

روشن متوسط (اروپایی تیره پوست یا نژاد هند و اروپایی)

نیمه تیره (نژاد مدیترانه‏ای)

تیره (قهوه‏ای)

سیاه پوست

۷- انسان زنده می‏ماند اگر …. نداشته باشد

با این حال که بدن انسان بسیار شکننده و ضعیف است و با یک شلیک گلوله و یا یک عدد ویروس، از بین می‌رود ولی با از دست دادن بسیاری از قسمتهای بدن، باز هم می‌توان زنده ماند. یک انسان می‌تواند بدون داشتن طحال، معده، یک کلیه، ۷۵% از ریه‏ها، ۸۰% از روده‏ها، و همچنین قسمتهای لگن به پایین و دستها زنده بماند.

۸- ضرورت خواب برای بدن مانند نیاز به اکسیژن است

به اندازه‏ای که بدن به غذا نیاز دارد، به خواب نیز نیاز دارد. اما دقیقا به همان اندازه؟ خیر. بدن انسان بدون غذا و فقط با آب می‌تواند ۱ تا حداکثر دوماه (بستگی به چربی و سایر عوامل موجود در بدن دارد) زنده بماند در حالیکه بیشترین رکوردی که از نخوابیدن به جای مانده، توسط فردی به نام “رندی گاردنر” به مدت ۲۶۴ ساعت (۱۱ روز) بوده است.

۹- فشار ایجاد شده توسط قلب به اندازه پاشش خون تا ارتفاع ۱۰ متر است.

۱۰- هنگام حرکت بیش از ۳۰۰ ماهیچه به کار می‏آیند تا بتوانیم درست بایستیم.
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: سه شنبه 18 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

1. صبر را بالش‌ كن‌ ، و فقر را در آغوش‌ گیر ، و شهوات‌ را به‌ دور انداز ، و با هواى‌ نفس‌ مخالفت‌ كن‌ ، و بدان‌ كه‌ در برابر دیده‌ خدایى‌ ، پس‌ بنگر كه‌ چگونه‌اى‌. (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 478)

2.  سه‌ چیز است‌ كه‌ هر كس‌ آن‌ را مراعات‌ كند ، پشمیان‌ نگردد :

1 - اجتناب‌ از عجله‌ ،2 - مشورت‌ كردن‌ ،3 - و توكل‌ بر خدا در هنگام‌ تصمیم‌ گیرى‌. (مسند الامام‌ الجواد ، ص‌ 247)

3.  جان‌ و دارایى‌ ، از بخششهاى‌ گواراى‌ خداست‌ و عاریه‌ سپرده‌ اوست‌ ، تا آنجا كه‌ از آن‌ بهره‌مند شویم‌ مایه‌ خوشى‌ و شادى‌ است‌ ، و آنچه‌ همه‌ ببرند اجر و ثواب‌ است‌ ، پس‌ هر كه‌ جزعش‌ بر صبرش‌ غالب‌ شود اجرش‌ ضایع‌ شده‌ و پناه‌ به‌ خدا از آن‌. (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 479)

4.  كسى‌ كه‌ در امرى‌ حاضر باشد و آن‌ را ناخوش‌ دارد ، چون‌ كسى‌ است‌ كه‌ غائب‌ بوده‌ . و هر كه‌ در امرى‌ حاضر نباشد ولى‌ بدان‌ رضایت‌ دهد ، مانند كسى‌ است‌ كه‌ خود در آن‌ بوده‌. ( تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 479)

5. سه‌ چیز است‌ كه‌ بنده‌ را به‌ رضوان‌ خدا مى‌رساند : 1 - زیادى‌ استغفار ، 2 - نرمخویى‌ ، 3 - صدقه‌ بسیار دادن‌. (مسند الامام‌ الجواد ، ص‌ 247)

6. از همراهى‌ و رفاقت‌ با آدم‌ شرور و بدجنس‌ بپرهیز ، زیرا كه‌ او مانند شمشیر برهنه‌ است‌ كه‌ ظ‌اهرش‌ نیكو و اثرش‌ زشت‌ است‌. ( مسند الامام‌ الجواد ، ص‌ 243)

7.  پس‌ انداختن‌ توبه‌ فریب‌ خوردن‌ است‌. (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 480)

8. همواره‌ به‌ تأخیر انداختن‌ انجام‌ كارها ، سرگردانى‌ است‌. (تحف‌ العقول‌ ، ص‌480)

9. با دلها به‌ سوى‌ خداوند متعال‌ آهنگ‌ نمودن‌ ، رساتر از به‌ زحمت‌ انداختن‌

اعضا با اعمال‌ است‌. (مسند الامام‌ الجواد ، ص‌ 244)

10.  اصرار بر گناه‌ آسودگى‌ از مكر خداست‌ ، " و از مكر خدا آسوده‌ نباشد جز مردمى‌ زیانكار ".  (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 480)

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

امام صادق‌(ع) فرمود: روزی سلمان در بازار آهنگران عبور می‌كرد، دید جوانی فریاد می‌كشد و جمعیت بسیاری دور او را گرفته‌اند و آن جوان به روی زمین افتاده و بی‌هوش شده است. مردم تا سلمان را دیدند نزد او آمدند و گفتند: گویا به این جوان، بی‌هوشی یا دیوانگی روی آورده است. به بالین او بیایید و از خدا بخواهید، تا وی نجات یابد.
وقتی جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش یافت و چشم خود را گشود و عرض كرد: من نه دیوانه‌ام و نه حالت بی‌هوشی به من رخ داده است، بلكه در این بازار عبور می‌كردم، وقتی دیدم آهن ها را روی سندان ها گذاشته و می‌كوبند، به یاد این آیه قرآن افتادم.
...‌ فَالَّذِینَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ * یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ * وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛(سوره حج، آیه 20ـ 23)برای كافران، لباسهایی از آتش بریده شود و آب سوزان بر سرهای آن ها ریخته گردد، كه شدت گرمی آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و برای آن ها گرزهایی از آتش قرار داده شود.
یاد این آیه مرا به این وضع درآورده است. محبت آن جوان با ایمان، در قلب سلمان راه یافت. او را به دوستی خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتی كه به وی خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است. سلمان به بالین او آمد و گفت: ای فرشته مرگ (عزراییل) با برادر من مهربانی كن. صدایی شنیده شد كه گفت: ای سلمان، من نسبت به هر شخص با ایمان، رفیق و مهربانم.
امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، ص 149ـ 150.

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

درود خدا بر او ، فرمود: به رگ هاى درونى انسان پاره گوشتى آويخته كه شگرف ترين اعضاى درونى اوست ، و آن قلب است ، كه چيزهايى از حكمت ، و چيزهايى متفاوت با آن ،در او وجود دارد.
پس اگر در دل اميدى پديد آيد ، طمع آن را خوار گرداند ، و اگرطمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد ، و اگر نوميدى بر آن چيره شود ، تأسف خوردن آن را از پاى در آورد ، اگر خشمناك شود كينه توزى آن فزونى يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودى دست يابد ، خويشتن دارى را از ياد برد، و اگر ترس آن را فراگيرد
پرهيز كردن آن را مشغول سازد. و اگر به گشايشى برسد ، دچار غفلت زدگى شود ، واگر مالى به دست آورد ، بى نيازى آن را به سركشى كشاند ، و اگر مصيبت ناگوارى به آنرسد ، بى صبرى رسوايش كند ، و اگر به تهيدستى مبتلا گردد ، بلاها او را مشغول سازد، و اگر گرسنگى بى تابش كند ، ناتوانى آن را از پاى در آورد ، و اگر زيادى سير شود، سيرى آن را زيان رساند ، پس هر گونه كُندروى براى آن زيانبار ، و هرگونه تُندروى براى آن فساد آفرين است.

حکمت ۱۰۸ نهج البلاغه

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

عبدالله بن یحیی گوید: به محضر حضرت علی علیه السلام مشرف شدم و هنگامی که خواستم بر روی تخت بنشینم، پایه اش شکست و بر زمین افتادم و سرم آسیب دید. حضرت علی علیه السلام فرمود: شکر خداوندی را که کفاره گناهان شیعیان ما را در دنیا قرار داد تا همین جا پاک شوند. عرض کردم: چه گناهی کرده ام که شکستن سرم کفاره آن باشد؟

فرمود: وقتی که نشستی «بسم الله» نگفتی!

تفسیر البرهان/ج۱/ص۴۵

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

* مردن نه خوار شدن! و بى باكى نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزى به نفع تو، و روزى به ضرر تو! چون به سودت شد شادى مكن، و چون به زيانت گرديد غم مخور، كه به هر دوى آن آزمايش شوى.

* هر كه تنگدست شد و نپنداشت كه اين از لطف خدا به اوست، يك آرزو را ضايع كرده و هر كه وسعت در مال يافت و نپنداشت كه اين يك غافلگيرى از سوى خداست، در جاى ترسناكى آسوده مانده است.

* ای مردم از دو چیز بیشتر از هر چیز بر شما بیمناکم: متابعت از هوای نفس وآرزو های دور و دراز .پیروی از هوای نفس٬ انسان را از مسیر حقّ باز می دارد وآرزوی دور ودراز آخرت را از یاد می برد.

* پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:
موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست
.

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

یونس بن عبدالرحمان روزی به مجلس پر فیض حضرت ابوالحسن، امام موسی کاظم (ع) وارد شد.

امام پس از مذاکراتی ، ضمن موعظه های گوناگون به او فرمود: ای یونس!  با مردم مدارا کن و هر کسی را به اندازه معرفت و شعورش با وی صحبت کن.

یونس اظهار داشت: ای مولایم ! مردم مرا به عنوان بی دین و زندیق خطاب می کنند.

امام فرمود: گفتار مردم نباید در روحیه و افکار تو تاثیر بگذارد،چنانچه در دستان تو جواهرات باشد و مردم بگویند سنگریزه است و یا آنکه در دستهایت سنگریزه باشد و بگویند که جواهرات در دست دارد،این گفتار هیچگونه سود و یا زیانی برای تو نخواهد داشت.

چهل داستان و چهل حدیث از امام موسی کاظم (ع) مولف عبداله انصاری  

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

در کتاب «نصایح الشیعه» آمده است: هر کس نمازهای پنجگانه خود را به جماعت برگزار کند خداوند به او پنج چیز عطا می فرماید: 1- تنگی معاش را از او دفع می کند؛ 2- تنگی قبر را هم از او بر طرف می کند؛ 3- نامه عملش را به دست راستش می دهند؛ 4- از پل صراط مانند برق می گذرد؛ 5- بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شود. کتاب : نماز راز دوست «علی رستمی»
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

شيطان را ملاك كار خود قرار دادند و شيطان نيز آنان را شريك خود ساخت . پس ، در سينه هايشان ، تخم گذاشت و جوجه برآورد و بر روى دامنشان جنبيدن گرفت و به راه افتاد، از راه چشمانشان مى نگريست و از زبانشان سخن مى گفت ، به راه خطايشان افكند و هر نكوهيدگى و زشتى را در ديده شان بياراست و در اعمالشان شريك شد؛ و سخن باطل خود بر زبان ايشان نهاد.

 خطبه 7 نهج البلاغه

آگاه باشيد كه شيطان حزب خود را گرد آورده و سواران و پيادگانش را بسيج كرده است . همان بصيرت ديرين هنوز هم با من است . چنان نيستم كه چهره حقيقت را نبينم و حقيقت نيز بر من پوشيده نبوده است . به خدا سوگند، بر ايشان گودالى پر آب كنم ، كه چون در آن افتند بيرون شدن نتوانند و چون بيرون آيند، هرگز، هوس نكنند كه بار ديگر در آن افتند.

خطبه 10 نهج البلاغه

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مردي نزد امیرالمومنین علیه السلام آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:

 1- چه چیز از آسمان عظیم تر است؟

 2- چه چیز از زمین پهناورتر است؟

3- چه چیز از کودك یتیم ناتوان تر است؟

۴- چه چیز از آتش داغ تر است؟

5- چه چیز از زمهریر سردتر است؟

6- چه چیز از دریا بی نیاز تر است؟

7- چه چیز از سنگ سخت تر است؟

علی علیه السلام فرمود: تهمت به ناحق از آسمان عظیم ترست. حق از زمین وسیع تر است. سخن چینی شخص نمام از کودك یتیم ضعیف تر است. آز و طمع از آتش داغ تر است. حاجت بردن به نزد بخیل از زمهریر سردتر است. بدن شخص با قناعت از دریا بی نیازتر است. قلب کافر از سنگ سخت تر است.

برگرفته از کتاب قضاوتهای حضرت علی

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

امام صادق (ع) می فرماید : در قیامت سه دفتر است ،دفتری که درآن نعمت ها ثبت است،دفتری که در آن حسنات ثبت است و دفتری که در آن سیئات ثبت است. دفتر نعمت ها و حسنات را برابر کنند و نعمت ها همه حسنات را فرا گیرند ودفتر سیئات باقی باشد و فرد مومن را به پای حساب می خوانند و قرآن به بهترین صورت به پیش او می آید و می گوید: پروردگارا من قرآنم و این بنده مومن توست که خود را برای خواندن من به رنج می انداخت و شبش را در تمرین من طولانی می کرد و چون به نماز شب مشغول می شد، اشک از چشمش جاری می گردید، او را خشنود ساز همان گونه که مرا خشنود ساخت. سپس حضرت فرمود: خدای عزیز وجبار می فرماید: ای بنده من دست راستت را باز کن و خدا دست راستش را از رضوان عزیز جبار پر می کند و دست چپش را از رحمت خدا، سپس به او گفته می شود: این بهشت برایت مباح است، بخوان و بالا رو چون آیه ای بخواند درجه ای بالا می رود. 

منبع اصول کافی

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 12 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پی نوشتها ومنابع : 1- کتاب الغیبة شیخ طوسى تحقیق شیخ عباد اللّه تهرانى و شیخ على احمد ناصح صص 136 ـ 141 مؤسسه معارف اسلامیه.*کتاب الغیبة محمد بن ابراهیم نعمانى تحقیق على اکبر غفارى صص 116 ـ 126 مکتبه صدوق. *کنز العمال فى سنن الأقوال والأفعال علاء الدین هندى ج14صص261 تا 276. مؤسسه الرسالة* کمال الدین وتمام النعمة شیخ صدوق با تصحیح و تعلیق على اکبر غفارى ج1 و 2صص256 ـ 286. انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین قم.
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

چرا براي امام زمان ( ع‍ج ) دعا مي كنيم پرسش و پاسخ - پرسش و پاسخ مهدوی از طرفي در دعاي امام زمان ( عليه السلام ) مي خوانيم كه خدايا مرا جوري قرار بده كه تعجيل آنچه را كه تو به تاخير انداخته اي ، ازتو نخواهم و تاخير آنچه را كه تو تعجيل آن را خواسته اي، چگونه در دعاها مي خواهيم كه در ظهور امام زمان ( عليه السلام ) تعجيل فرمايد؟ 1. به يقين چنانكه درمتن سئوال آمده است، غيبت امام زمان، از اين رو اشكالي ندارد كه بگوييم يكي از حكمت هاي غيبت، دچار ساختن انسان ها به بلايا و مشكلاتي است كه باعث روي آوردن مردم به خدا و دعا كردن آنان براي فرج مي شود. چنانكه در قرآن آمده است: ما انسان ها را به شدائد و سختي هاي روزگار مبتلا مي سازيم، باشد كه به درگاه ما تضرع و زاري نمايند و به دعا روي آورند.( انعام.42 ) اگر قرار باشد غيبت امام زمان ( عليه السلام ) به خاطر حكمت هاي خاص الهي باشد، دعا كردن ما براي فرج چه خاصيتي دارد؟ ( عليه السلام )، بر اساس اسباب و حكمت هايي صورت گرفته است كه اگر چه به برخي از انها در روايات مختلف تصريح شده، اما دانستن همه آنها دردوران ظهور آن بزرگوار ممكن نيست. پس دعا براي فرج نه تنها منافاتي با حكمت هاي غيبت ندارد، بلكه خود مي تواند از زمره همين حكمت ها به شمار آيد. 2. دعا براي فرج امام زمان ( عليه السلام ) به عنوان يك وظيفه و تكليف در عصر غيبت، در روايات بسياري مورد تا كيد قرار گرفته است.پيامبر اكرم، (صلي الله عليه وآله)، و برخي از امامان بزرگوار، عليهم السلام، به چنين دعا كردني امر فرموده اند و حضرت ولي عصر، (عليه السلام)، نيز نه تنها شيعيان خود را به دعا كردن براي تعجيل فرج فرمان داده اند، بلكه كثرت دعا را از آنان خواسته اند. براستي وقتي امام زمان (عليه السلام) مي فرمايد: ‍‹‹ براي نزديك شدن فرج بسيار دعا كنيد››. آيا مي توان آن را بي خاصيت خواند؟ و اصولا آيا تعبد نسبت به تكليف مجالي براي اصرار بركشف خواص آن باقي مي گذارد؟ مي تواند در همين دوره غيبت با اتكا به‹‹ دعا براي ظهور›› كسب نمايد و اين امر با توجه به قدرت و شيت خداوند قابل انكار نيست؛ زيرا او خود فرمود: (عليه السلام)، مي فرمايد: (عليه السلام)، از كشته شدن كه به عنوان عملي ديگر در پيدايش و استمرار غيبت به شمار مي آيد. دعا كننده براي فرج تا آنجا كه مي تواند با شناساندن امام زمان (عليه السلام) و ايجاد محبوبيت نسبت به او وبرانگيزاندن شوق نسبت به قيام و جلوه هاي ظهور آن بزرگوار در بين مردم، مي كوشد تا به ميزان توانايي خود اين عامل را كم تاثير سازد، چنانكه نسبت به هرعامل ديگر نيز چنين جهت گيري وتلاشي در مورد او صادق است. و اين خود والاترين و تعيين كننده ترين خاصيت براي دعاي فرج است. (عليه السلام)، در اثر دعا را بعيد بشمارند و عدم وقوع آن را در پي اين همه دعاهاي اهل ايمان درهر زمان ومكان دستاويز ادعاي خويش قرار دهند.– كه همه امورم را به تو واگذار نمايم . مي خوانيم: 3. درتعبير زيبايي از ناحيه امام زمان، (عليه السلام)، كه در ذيل همان فرمان به دعاي فراوان براي تعجيل فرج، وارد شده، كثرت دعا به خودي خود فرج و گشايش شيعيان به شمار آمده است: واكثروالدعاء بتعجيل الفرج، فان ذلك فرجكم. اين فرمان نشان مي دهد كه خواسته هاي شيعه چشم انتظار فرج، درسايه ‹‹ دعا براي فرج ›› قابل دسترسي است. آنچه را كه او در پي ظهور امام زمان(عليه السلام)، مي تواند بيابد، توسط دعاهاي خويش نيز مي تواند به دست آورد. به عبارت ديگر امنيت ايمان، رشد انديشه، آرامش روحي، كمالات معنوي و بهره هاي بي پايان دوران پس از ظهور را، به عنايت الهي قل ما يعبا بكم ربي لولا دعاوكم. ( فرقان.77) بگو اگر دعاي شما نباشد، پروردگار من به شما عنايتي نمي فرمايد. باتوجه به دلالت همين آيه شريفه است كه مي توان گفت: عنايت و رحمت و فضل خداوند كه نامحدود وبي انتها نيز مي تواند باشد، به مدد دعا و خواستن از او دست يافتني است، اگرچه دوران غيبت حضرت مهدي، (عليه السلام)، باشد. 4. در برخي روايات، دعا براي فرج وسيله اي براي نجات از هلاكت به شمار آمده است، چنانكه حضرت امام حسن عسگري به خدا فرزندم مهدي را غيبتي است كه در آن هيچ كس از هلاكت نجات نمي يابد مگر كسي كه خداي عزوجل او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد، و او را نسبت به دعا براي تعجيل فرجش توفيق عنايت فرمايد. بي ترديد شرايط سخت دوران غيبت به گونه اي است كه جز با اعتقاد محكم نسبت به امامت حضرت مهدي (عليه السلام)، نمي توان بر اطاعت و تبعيت او باقي ماند وجز با دعا براي نزديكي فرج نمي توان روح اميد را دردل زنده نگه داشت و در برابر دشواري هاي غيبت مقاومت نمود. 5. از ديدگاه قرآن و روايات، دعا پشتوانه اي براي زندگي و عاملي براي حركت و پويايي در مسير خواسته هاي الهي و وسيله اي براي هم جهت ساختن نيازها و خواسته هاي بشري با اراده و مثبت خداوند است. با چنين نگرشي، دعا براي فرج خود نوعي تلاش در راستاي موانع ظهور به شمار مي رود و دعا كننده منتظر با شناختي كه از حكمت هاي غيبت دارد، به نوعي خودش را در مسير از بين بردن عوامل طولاني شدن آن، به تكاپو وا مي دارد. دعا كننده براي فرج چون مي داند كه يكي از عوامل غيبت آماده نبودن شرايط براي حكومت جهاني آن بزرگوار است، مي كوشد تا در حد توان خويش در ايجاد چنين زمينه اي موثر باشد و زماني كه تحقق آن را از عهده خويش و امثال خويش خارج مي يابد، به رحمت واسعه خداونداميدوار ميماند. وچنين است عكس العمل او در برابر خوف امام زمان 6. درجواب به قسمت دوم سئوال بايد گفت: آنچه درمتن دعاي شريف مورد نظر آمده و به احتمال قوي از ناحيه مقدسه امام زمان (عليه السلام)، روايت شده است، متضمن نكته اي تربيتي و پيامي آموزشي است كه همان تسليم بودن در برابر خواسته خداي تبارك و تعالي است. اما اين تسليم بودن هرگز منافاتي با دعا كردن ندارد، چون دعا كردن به خودي خود امري مطلوب است ودر آيات شريفه و روايات فراوان برآن تاكيد شده است. چنانكه پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: هيچ چيز نزد خدا گرامي تر از دعا نيست. و فرمود: از فضل خدا درخواست كنيد؛ زيرا خداوند دوست مي دارد كه مورد طلب و درخواست قرار گيرد و بالاترين عبادت انتظار فرج است. وقتي كه انتظار فرج والاترين نوع عبادت به شمارمي آيد، و دعا كردن براي فرج، زيباترين جلوه انتظار به حساب مي رود، و اصل دعا گرامي ترين و محبوبترين چيزها در نزد خدا است، چه منافاتي پديد مي آيد اگر شيعه چشم انتظار، براي نزديك شدن ظهور امام زمان (عليه السلام)، دعا كند و در عين حال نهايت تسليم در برابر اراده خدا را داشته باشد و به آنچه كه او مي پسندد، رضايت كامل نشان دهد؟ آيا در چنين دعا كردني، جز نزديك شدن به مقام بندگي خدا وسرسپردن به خواست او هدف گيري وجود دارد؟ 7. تاثير دعا در تغيير دادن تقديرات و قضاي الهي، غيرقابل انكار است، چنانكه در روايات پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله)، آمده است: اكثر من الدعا، فان الدعاء يرد القضا. زياد دعا كن، زيرا دعا قضاي الهي را باز مي گرداند. الدعاء يردالبلاء. دعا بلاي الهي را برمي گرداند. لا يردالقدر الا الدعا. تقدير الهي را چيزي جز دعا تغيير نمي دهد. امام صادق (عليه السلام)، فرمودند: خداوند عذابي طولاني به مدت چهارصد سال بربني اسرائيل مقرر داشت. هنگامي كه عذاب بر بني اسرائيل طولاني گشت، ناله زدند وتا چهل روزبه درگاه خداوند گريه و زاري نمودند. خداوند به حضرت موسي و هارون، عليهماالسلام، وحي فرمود تا آنان را از بلاي فرعون برهانند و يكصدوهفتاد سال عذاب را از آنان برداشت. بدين گونه شما شيعيان نيز اگر چنين ناله و گريه كنيد خداوند فرج ما را نزديك خواهد فرمود، و اما اگر چنين نكنيد امر فرج تا نهايت زمان مقرر شده اش به تاخير خواهد افتاد. باتوجه به چنين رواياتي، شيعه منتظر در عين تسليم به خواست خدا، با دعاي خويش نسبت به تعجيل فرج، از آفريدگار خويش مي خواهد كه در تقدير و قضاي خويش نسبت به ظهور آن عدالت موعود تغييري ايجاد فرمايد و به لطف و عنايت خود بلاي غيبت امام زمان (عليه السلام)، را مرتفع گرداند. 8. در اينجا مناسب است كلام مرحوم سيدمحمدتقي موسوي اصفهاني (ره) را كه در ذيل برخي روايات مربوط به علائم ظهور آمده است، نقل نماييم تا عدم منافات بين دعا كردن و تسليم اراده خدا بودن ظاهرتر گردد: ظهور مولاي ما امام زمان (عليه السلام)، از اموري است كه در اثر برخي عوامل قابل تقديم وتاخير است. از جمله اسباب و عواملي كه باعث تقديم ظهور و نزديك شدن فرج مي باشد، اهتمام مومنين به دعا براي امام زمان (عليه السلام)، و درخواست تعجيل فرج او از خداوند قادر متعال است. ممكن است برخي جاهلان، جلو افتادن امر ظهور امام زمان اما چنين استبعادي ضعيف وناآگاهانه است، زيرا هيچ بعدي ندارد كه در علم خداي سبحان براي ظهور امام زمان (عليه السلام)، دو وقت مقرر شده باشد كه يكي نزديك و ديگري دور باشد و ظهور در زمان نزديكتر مشروط به تلاش مومنين وهمت آنان در زياد دعا كردن براي تعجيل فرج و نزديك شدن ظهور قرار داده شده باشد و اين است معناي اينكه ظهور امام زمان (عليه السلام)، از ‹‹اموربدايي›› است كه قابليت تقديم و تاخير دارند. 9. قابل تامل است كه درهمين دعاي شريفي كه جمع بين دعا و حالت تسليم محل سئوال قرار گرفته در فاصله اي كمتراز بيست سطر هر دو مضمون باهم آمده است. ابتدا ميخوانيم: خدايا مرا بر اطاعت ولي امرت ثابت قدم بداركه از ديدگان مردم نهان داشته اي و به اذن تو از بين آفريدگانت غايب گشتي و امر تورا انتظار مي كشد... خدايا تو خود بدون آنكه كسي تورا بياگاهاند به وقتي كه به ولي خويش اجازه ظهور و بروز و بيرون آمدن از پرده غيبت عنايت مي كني و بدين وسيله امراو را اصلاح مي فرمايي، آگاه مي باشي. پس مرا صبر و استقامت بر آن عنايت فرما به گونه اي كه تعجيل آنچه را كه تو به تاخير انداخته اي، و تاخير آنچه را كه تو در آن تعجيل روا داشته اي، دوست نداشته باشم. و آنچه را كه تو پوشانده اي آشكار نسازم و از آنچه تو كتمان فرموده اي جستجو ننمايم و در تدبير تو با تو به مخالفت بر نخيزم و نگويم: چراو چگونه است؟ و چه شده كه ولي امر (عليه السلام) ظهور نمي نمايد با اينكه دنيا از ظلم و جور پر شده است .- خدايا مرا به گونه اي قرار بده پس از چند سطر كه آن هم درباره دعا براي ديدار و توفيق خدمت به آستان امام زمان (عليه السلام)، و دعا براي سلامت و امنيت اوست، خداوندا در فرج امام زمان (عليه السلام)، تعجيل فرما و او را به نصرت خويش تاييد نما. اين مطلب نشان مي دهد كه نه تنها منافاتي بين اين دو فراز دعا وجود ندارد، بلكه نوعي همخواني و همراهي بين آنان وجود دارد كه از سويي بيانگر لزوم سرسپاري محض به اراده حكيمانه خدا در عين اهتمام به دعاست، و از ديگر سوي اميدواري به تاخير دعا در انگيزش لطف خدا و تغيير رحيمانه اراده او است. برگرفته از هفته نامه صبح صادق
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

همه ی ما ادعای منتظر بودن حضرت (عجل الله تعالی و فرجه) را داریم و دم می زنیم که از فراق یار در رنج و عذابیم هر جمعه ندبه می خوانیم و اللهم عجل لولیک الفرج می گوییم، امّا براستی ما منتظران واقعی حضرت هستیم؟ واقعاً دلمان بی تاب امام زمان (عجل الله تعالی و فرجه) شده است؟ آیا براستی از غیبت او رنج می بریم؟! منتظر واقعی او کیست؟ اگر مردم بر خلافت حضرت علی(ع)پافشاری می‌کردند، الآن، تاریخ مسیر دیگری را می‌پیمود، ولی دنیاخواهی و ترس و … مردم آن زمان، سبب شد از آن زمان تا آینده‌ای که معلوم نیست چه هنگام به پایان می‌رسد، جهانیان و خصوصاً شیعیان، جز ظلم و آزار چیزی نبینند. متأسفانه کوتاهی ما، بلکه عملکرد بد ما نیز سبب شده است که آن محرومیت تاکنون ادامه یابد… اگر شیعیان ما همدل می شدند سعادت دیدار ما به تاخیر نمی افتاد.-بحارالانوارج ۵۳ این جمله، قسمتی از نامه‌ای است که از ناحیه مقدّس امام زمان(عج) برای شیخ مفید(ره)فرستاده شده است. اگر لحظه ای ویا اندکی به این حدیث شریف وکلام گهر بار که از ناحیه امام زمان می باشد نیک بنگریم ودرنگی کنیم ولحظه ای بیاندیشیم به درستی می فهمیم که چه درد بزرگ ورنج عظیمی در پشت این سخن نهفته است وچگونه است که امام زمان این سخن درد آور را به زبان اورده است.خطاب این سخن بسیار واضح است که به همه ما به اصطلاح پیروان وشیعیان آن حضرت می باشد که متاسفانه همه روزه با اعمال ورفتار وسخنان و دائما با افراط وتفریط هایما ن در عرصه مسائل دینی وزندگی روز مره اینگونه دل امام زمان خود را به درد اورده ایم واین چنین رنجی را بر او هموار نموده ایم واین در حالی است که خودمان از اعمال خودمان راضی وخشنودیم وبر خود می بالیم که از پیروان راستین آن حضرت وسایر ائمه معصومین (ع) هستیم . اما به راستی جای کمی تامل وتفکر دارد که لااقل دیگر بعد از این کمی به خود اییم و ازسر صداقت ویکرنگی وتنها به خاطر حرمت سخن آسمانی وبی شبهه ی این امام معصوم از بسیاری از اعمال ورفتار های گذشته ،دیروز وامروز خود دست بکشیم وخدا ی بزرگ را در نظر گرفته و تا مهلتی که بر هیچکس معلوم نیست در این دار دنیا هستیم اعمال ورفتار خود را بر معیار وجهت سخن وفرموده ی امام زمان (عج) قرار داده وادامه مسیر برنامه ها وامور خود را به این شکل تنظیم نماییم.چراکه به قول یکی از بزرگان وعلمای معاصر در حال حاضر وبه ویژه در سال های اخیر اختلافات وتفرقه وجدایی که در بین گروه های مختلف شیعیان وجود دارد به مراتب بیشتر از جدایی وتفرقه ای است که بین اهل سنت وشیعیان وجود داشته ودارد. تاسف این است که چرا باید این چنین واین گونه باشد.پیروان وطرفداران اهل بیت پیامبر در یک کشور ویا شهر وروستا در این سطح وبه این شکل (که این مسئله را هیچکس نمی تواند انکاروتوجیه نماید)باید باهم تفرقه وجدایی وحتی دشمنی داشته باشند.مگر هدف چیست؟مسیر کجاست؟نگاهمان به کدام سمت است؟خواسته ها چه چیز است؟ آری امام زمان (عج) از همه این تفرقه ها وجدایی ها که باعث ضعف وسستی وعدم اتحاد شیعیان شده در رنج وناراحتی است وخطاب به همه ما این سخن عمیق وپر نکته را بیان فرموده است.آری امام زمان دوست دارد که شیعیانش ودوستدارانش باهم رابطه دوستانه داشته باشند ،باهم دوست وصمیمی باشند ،به همدیگر یاری وکمک رسانند ،در شادی ها وغم ها در کنار هم باشند.ودست از دشمنی وحسادت وکینه نسبت به یکدیگر بردارند.جامعه شیعه باید به عنوان بهترین جامعه والگوی تمامی مذاهب در جهان بوده واستوارترین ومعتدل ترین ومهربانترین مردمان را به جهانیان معرفی وعرضه دارد چراکه الگوهای ما ۱۲ شخصیت پاک ،کامل وبی عیب ونقص می باشند،شایسته است که ما نیز به عنوان دوستداران آن بزرگواران کمی به خود آییم ودر وظایف ومسئولیت های خودمان کوتاهی نکنیم .لجبازی ها ودشمنی ها وتفرقه وکینه توزی که از طرف هر کدام از افراد شیعه نسبت به سایر گروه ها وبرادران مذهبی خودمان صورت گیرد ،رنج وگرفتاری آن متاسفانه بر امام زمان(عج) تحمیل می گردد ونتیجه همه اینها به نفع دشمنان تمام می شود.تنها با همدلی ویکرنگی وصداقت واخلاص ما در قبال یکدیگر است که ما را هر چه بیشتر وبهتر به امام زمان نزدیکتر ودر مسیر راست استوارتر وثابت قدم تر می گرداند. فاین تذهبون : بیایید بار دیگر وپس از صد ها وهزاران باری که به این آیه برخورد کرده ودیده ایم واندیشیده ایم بار دیگر نگاهی تازه بیا ندازیم وباز از نوع بیا ندیشیم ومسیرمان را با توجه به این نگاه تازه از امروز انتخاب کنیم .آری خطاب امام زمان (عج) به همه ما مذهبی ها ست نه دیگران…فرق نمی کند روحانی،طلبه ،دانشجو،استاد در هر شرایط ومنصب ومقام وجایگاهی که هستی ودر هر حال که باشی در دعا ونیایش یا در نماز وروز ه وعبادت .باید سرنوشت دیگر پیروان ودوستداران بزرگان وائمه معصومین که در تاریخ به یادگار مانده است را خوب مطالعه کنیم ودقیق تر بشناسیم تا وظیفه واقعی خودمان را تنها به اکتفا نمودن به ظاهر ادامه ندهیم.چه بسا افراد وگروه های زیادی همچون خوارج که در تاریخ بوده اند ودل امامان را خون کرده وبه درد آورده اندوخود در این خیال وتصور بوده اند که بهترین ونیکو ترین خلق ومردم هستند وبه درگاه خدا مقرب ترند درحالی که سالیان درازی عمر خویش را به خسران وبطالت واشتباه سپری نموده ودین را به بیراهه کشانیده وبدعت پروری و تفرقه وجدایی در بین برادران ودوستان اهل بیت افکنده اند. (منبع:سایت بنار سیتی) اگر شیعیان ما همدل می شدند… وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ همه ما از این آیه شریفه معنای”وحدت” رو می¬فهمیم اما آنچه به ذهن ما متبادر میشود، با حقیقتی که اهل بیت علیهم¬السلام در تفسیر این آیه فرمودند خیلی متفاوت و معنایش خیلی عمیق¬تر از یک وحدت مصلحتی و سیاسی که اصلاً وحدت نیست.حتی میشود گفت کلید رسیدن به همه آمال و آرزوهای ما یعنی ظهور حضرت ولی¬عصر «وَ لَوْ اَنَّ اَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطاعَتِهِ، عَلَی اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمْ الْیُمْنُ بِلِقائِنا؛ اگر شیعیان ما – که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفّق گرداند – در وفای به عهدی که به عهده دارندهم دل و هم پیمان می شدند، سعادت دیدار ما(ظهور ما) از آنان به تأخیر نمی افتاد». ( بحارالانوار / ج ۵۳/۱۷۷
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

این جمعه ها که ختم به مختار میشود بدجور دل ، طالب دیدار می شود ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . . . . . وقتی میگیم خدا کند که بیایی شاید او می فرماید خدا کند که بخواهید . . . . . . روی تو را ز چشمه نور آفریده اند / لعل تو از شراب طهور آفریده اند خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست / آیینه تو را ز بلور آفریده اند پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش / خورشید را برای ظهور آفریده اند . . . . . . ای آخرین توسل سبز دعای ما آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟ شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین… بی تو چه زود میگذرد هفته های ما . . . منتظرم منتظرم مسافرم زود برسه یه صبح جمعه تو دعا مهدی موعود برسه . . . ما مست علوفه ایم، مردن بهتر / بی برگ و شکوفه ایم، مردن بهتر از غیبت طولانی تان شد معلوم / ما مردم کوفه ایم، مردن بهتر . . . . . . لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . . . . . تو امام عصری و عصر جمعه های من این همه دلگیر! گنهم چیست که در مرداب خویش افتاده ام گیر . . . . . . به یاد او همه غم ها ز سینه دور شود دلم به رغم سیاهیش غرق نور شود همیشه منتظرش بودم ای خدا مپسند که بعد مردن ما جمعه ی ظهور شود(منبع:سايت يوسف زهرا)
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مشخصات ظاهری امام زمان (عج) قامت آن حضرت : قدش كشيده و بلند صورت و محاسن آن حضرت : خوشرو و درخشنده و محاسنش سياه رنگ و پر پشت و نسبتاً كوتاه خد و خال آن بزرگوار : دو گونه ايشان روان، بدون بر آمدگي و بر گونه راستش خالي درخشان مانند ستاره پيشاني آن حضرت : گشاده پيشاني و بلند و صاف و روشن ابروان آن حضرت : كماني و كشيده و نزديك به هم اما نپيوسته چشمان آن حضرت : چشمان سياه ودرشت و نافذ مژگان آن حضرت : درخشنده و برآمده بيني آن حضرت : كشيده و بالا آمده و مختصر برآمدگي در وسط دندان آن حضرت : دندانهايش بخصوص دندانهاي جلو گشاده و بهم پيوسته رنگ چهره آن حضرت : رنگ صورتش سفيد ممزوج به لطافت سرخي رنگ بدن آن حضرت : گندم گون و سبزه مو و رنگ موي آن حضرت : موي سر سياه و بلند تا نرمي گوش از دوطرف آويزان و از وسط داراي فرق مي باشد سر مبارك آن حضرت : سر مباركش گرد و مدور و علامت ريختگي مو در بعضي از مواضع سر پيداست سرشانه آن حضرت : استخوان سر شانه نرم و بزرگ بر بازوي راست دو آيه نوشته شده است: (جائ الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا)_(و تمت كلمه ربك صدقاٌ و عدلاٌ لا مبدل لكلماته و هو السميع العليم) كف دست آن حضرت : پهن و برگ است سينه آن حضرت : پهن و بزرگ و فراخ است شباهت آن حضرت : شبيه ترين فرد به رسول خدا(ص) قدرت آن حضرت : قوي چنانكه اگر اراده كند بزرگترين درخت را از جا مي كند. به امید دیدار یوسف فاطمه والسلام
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نام: م ح م د بن الحسن .

کنیه: ابوالقاسم.

امام زمان(ع) هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم(ص) است. در روایات آمده است که شایسته نیست آن حضرت را با نام و کنیه، اسم ببرند تا آن گاه که خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.

 

منصب: معصوم چهاردهم، امام دوازدهم شیعیان و بر پاکننده اولین حکومت واحده جهانى در دوره آخر الزمان.

تاریخ ولادت: نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى.

برخى روز تولد آن حضرت را هشتم شعبان و برخى دیگر ۲۳ رمضان دانسته‏اند. سال تولد آن حضرت را نیز برخى ۲۵۶ و برخى ۲۵۸ دانسته‏اند.

 

محل تولد: سامرا (در سرزمین عراق کنونى).

نسب پدرى: ابو محمد، حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب(ع).

نام مادر: نرجس. نام اصلىِ وى ملیکه، دختر یشوعاى، فرزند قیصر روم است. برخى گفته‏اند که نام وى صیقل مى‏باشد.

مدت امامت: امامت آن حضرت در دو مرحله است که به «غیبت صغرى» و «غیبت کبرى» شهرت یافته است.

مدت «غیبت صغرى» از هنگام ولادت آن حضرت، در سال ۲۵۵ تا سال ۳۲۹ هجرى، به مدت ۷۴ سال بوده است. و «غیبت کبرى» از سال ۳۲۹ هجرى آغاز و تاکنون ادامه یافته است. این غیبت همچنان ادامه دارد تا خواست خداوند منان بر ظهور آن حضرت تعلق گیرد. در آن زمان، غیبتش به پایان مى‏رسد وحکومت اسلامى، در سراسر جهان، به رهبرى آن حضرت محقق مى‏گردد.

 

تاریخ و سبب شهادت :

امام زمان(عج) هم اکنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى که قیام کند و جهان را از عدالت بهره‏مند سازد، زنده‏خواهد بود. سپس چند سال حاکم على‏الاطلاق روى زمین خواهد گردید که مدت آن، در روایات، به طور مختلف، هفت، هشت، نه، ده و نوزده سال تعیین شده است که هر سال آن برابر با ده سال فعلىِ ما است. بنابراین اگر حکومتش هفت سال باشد، برابر با هفتاد سال ما خواهد بود.

پس از شهادت آن حضرت، به مدت چهل روز هرج و مرج وفتنه و فساد درجهان حاکم مى‏گردد و سپس عمر این جهان به پایان مى‏رسد و عالم قیامت آغاز مى‏گردد.

نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

چرا 313 نفر؟ البته ما از جزييات و خصوصيات اين مسئله آگاه نيستيم، ولي به نظر مي رسد اين عدد ويژگي خاصي نداشته باشد. دليل مشهور شدن اين عدد وجود برخي روايات است که تاکيد کرده اند شمار ياران امام زمان (عج) به تعداد ياران رسول خدا (ص) در جنگ بدر است و چون در تاريخ نقل شده که تعداد اصحاب پيامبر در جنگ بدر 313 نفر بوده است، اين قضيه مشهور شده که تعداد ياران امام زمان (عج) هم 313 نفر است. امام صادق (ع) فرمود: «گويا مي نگرم قائم را بر منبر کوفه و سيصد و سيزده نفر يارانش را که پيرامونش گرد آمده و به شمار اهل بدر هستند». (1) آيا با 313 نفر مي توان در جنگ پيروز شد؟ البته قيام امام زمان (عج) يک قيام ويژه است که نمي توان درباره جزييات آن به راحتي قضاوت کرد. در عين حال بنا نيست همه ياران حضرت تنها همين 313 نفر باشند. در روايات درباره ياران حضرت، چند عدد بيان شده است. در برخي روايات به 313 نفر و در برخي روايات ديگر، به ده هزار نفر اشاره شده است. ابوبصير از امام صادق (ع) نقل مي کند که حضرت فرمود: «تا حلقه کامل نگردد، قائم خروج نمي کند. گفتم کامل شدن حلقه به چند نفر است: فرمود: ده هزار نفر». (2) در برخي روايات ديگر نيز به دوازده تا پانزده هزار نفر اشاره شده است. امام علي (ع) فرمود: «مهدي ميان دوازده تا پانزده هزار ياور قيام خواهد کرد». (3) در برخي روايات ديگر به توده هاي انبوهي اشاره شده که از نقاط گوناگون جهان، به ويژه مشرق زمين به ياري امام مي شتابند. (4) از مجموع اين روايات مي توان به اين جمع بندي رسيد که فرماندهان اصلي و مهم ترين ياران حضرت مهدي (عج) همان 313 نفر هستند، ولي در رده هاي بعدي، ده تا پانزده هزار نفر جزو ياران خاص حضرت هستند و در نگاهي کلي، هزاران، بلکه ميليون ها سرباز در اين قيام حضور دارند. در برخي روايات هم به تکميل ياران حضرت اشاره شده است. امام صادق (عج) فرمود: «سيصد و سيزده نفر با او بيعت مي کنند. او تا هنگام کامل شدن ده هزار نفر در مکه اقامت کرده، سپس رهسپار مدينه مي شود». (5) اين 313 نفر اهل کجا هستند؟ در اين باره نمي توان به طور قطع و يقين سخن گفت، ولي از روايات به دست مي آيد که اين افراد از مناطق گوناگون عالم هستند و از نظر معنوي، برترين و کامل ترين افراد زمان خود به شمار مي آيند که به محض شنيدن نداي امام زمان (عج) در مکه، به سرعت خود را به آن حضرت مي رسانند. از آنجا که اين افراد، فرماندهي قيام حضرت در مناطق گوناگون را بر عهده خواهند داشت، به طور طبيعي، از مناطق مختلف عالم و شهرهاي متفاوت خواهند بود. در روايات آمده که در آغاز 45 تن از نُه قبيله و شهرهاي مختلف نزد حضرت گرد مي آيند، سپس به اين عده افزوده مي شود و از شهرهاي مختلف و دوردست ياران حضرت با سرعت ويژه اي به سوي حضرت رهسپار مي شوند و دور حضرت حلقه مي زنند، در حالي که برخي از آن ها حتي هم ديگر را نمي شناسند. در منابع ديني از بيش از هشتاد شهر و ديار نام برده شده که اين عده (313 نفر) از آن شهرها هستند؛ شهرهايي مانند قم، کوفه، طالقان، گرگان، طبرتان، طرابلس، بيروت، دمشق، ري، فلسطين، قزوين، شيراز، ديلمان، بصره، اهواز و کرمان. (6) اين 313 نفر از نظر سن و جنسيت و نژاد چگونه اند؟ آن چه در حلقه ياران حضرت مهدي (عج) مهم است، ايمان و تقوا و قابليت همراهي در قيام جهاني حضرت است، نه چيزي ديگر و به همين خاطر در اين جمع ويژه، نه سن و سالم و مقام، موضوعيت دارد، نه جنسيت افرا و نه نژاد و رنگ و مليت. در بعضي روايات آمده که زنان تعدادي از ياران امام زمان (عج) را تشکيل مي دهند. امام باقر (ع) فرمود: «سوگند به خدا، سيصد و چند نفر بدون وعده پيش گرد مي آيند که در ميان آنان پنجاه زن است». (7) وجود زنان در ميان ياران خاص و وزيران حضرت مهدي (عج) نشانه جايگاه والاي زنان در انقلاب جهاني حضرت است. هم چنين ياران حضرت از صنف و نژاد ويژه اي نيستند، بلکه از گروه ها و نژادهاي گوناگون و از سراسر جهان هستند. چنان که از روايات به دست مي آيد، اکثريت قريب به اتفاق ياران امام زمان (عج) را جوانان تشکيل مي دهند. امام علي (ع) فرمود: «ياران مهدي (عج) جزو جوانان اند و پير و کهن سال در ميان آنان وجود ندارد، جز تعداد اندکي». (8) البته در اين که مقصود از جوان بودن در اين روايت چيست، دقيقاً نمي توان اظهار نظر کرد. شايد مقصود از جوان بودن آن است که ياران حضرت از نظر روحيه و قدرت و توان جوان هستند، ولي احتمال اين که منظور از ياران جوان، سن کم آنان باشد، بسيار زياد است. در مجموع مي توان گفت بيشتر ياران حضرت مهدي (عج)، جوان و نيرومندند. پي‌نوشت ها : 1. کمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص 672. 2. کتاب الغيبه، ص 307. 3. اعلام والفتن، ص 65. 4. بحار الانوار، ج 51، ص 316. 5. ارشاد مفيد، ج 2، ص 383. 6. اعيان الشيعه، ج 2، ص 84. 7. بحار الانوار، ج 52، ص 223. 8. همان، ج 53، ص 334.
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آنچه از روايات درباره موانع ظهور حضرت استفاده مي شود به صورت خلاصه عبارتند از: 1- به حكومت رسيدن همه اقشار؛ يعني غيبت حضرت آن قدر طول مي كشد همه اصناف مردم از هر قشر و طبقه اي به حاكميت برسند تا حجت بر همه تمام گردد و به همه معلوم شود كه قادر به اجراي عدالت نيستند. چنانچه امام صادق(ع) مي فرمايند نخواهد بود اين امر [ظهور حضرت] تا آن كه نماند هيچ صنفي از مردم مگر اين كه ولايت پيدا كنند تا اين كه كسي نگويد كه اگر ما ولايت مي يافتيم عدالت مي ورزيديم سپس حضرت قائم به حق و عدالت قيام كند (غيبت نعماني، محمد ابن ابراهيم نعماني، باب 14، ش 53). 2- علت ديگري كه امام باقر(ع) اشاره مي فرمايند براي طولاني شدن غيبت امتحان است مي فرمايند «ليعلم الله من يطيعه بالغيب و يؤمن به» (جهان در آينده، محمد حسن موسوي كاشاني، ص 13). و از روايات ديگر استفاده مي شود كه امتحان به غيبت از 2 جهت از شديدترين امتحانات است: الف) چون اصل غيبت كه بسيار طولاني مي شود بيشتر مردم در شك و ريب مي افتند و جز اشخاص مخلص و داراي معرفت كامل كسي بر عقيده به امامت باقي نخواهد ماند چنانچه پيامبر(ص) فرمود «لا يثبت فيها الامن امتحن الله قلبه للايمان» (منتخب الاثر، آيت الله صافي گلپايگاني، فصل 1، باب 8، حديث 45). جهت دوم ناگواري ها و سختي هايي كه در زمان غيبت رخ مي دهد كه امام صادق(ع) فرمود كه هر كس بخواهد در عصر غيبت به دينش ملتزم باشد مثل كسي است كه خارهاي درخت خرما را با دست كنار بزند و غيبت طول مي كشد تا سيه رويان در اين محك معلوم شوند (كمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ج 2، ص 16). 3- پيدا شدن قابليت در منتظران يعني مردم به اين سطح از معرفت برسند كه قوانين بشري در اجراي عدالت كافي نيست پيشرفت ها ولو در همه زمين ها به نابسماناني ها و بي عدالتي ها پايان نمي دهد بلكه روز به روز بيشتر مي شوند و بفهمند كه فقط در پرتو ظهور حضرت عدالت كامل پياده مي شود و مردم استعداد و آمادگي براي اجراي عدالت توسط حضرت را داشته باشند نه مانند زمان علي(ع) كه مردم قابليت و تحمل اجراي عدالت او را نداشتند كه «قتل لشده عدله» و اين زماني است كه ظلم و تعدي همه عالم را فرا گيرد و تلخي ظلم به كام همه برسد تا همگان تشنه عدالت شوند چون تا انسان تلخي ظلم را نچشيده باشد نسيم عدالت را تشخيص نمي دهد. «يملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا؛ زمين را پر از عدل و قسط مي نمايد بعد از اين كه پر از ظلم و جور شد» (كمال الدين، شيخ صدوق، ج 1، ص 289). در روايات علل ديگري براي طولاني شدن غيبت ذكر شده مانند بيعت كردن با ظالمان براي حفظ جان از گزند دشمنان، كردار بد بعضي شيعيان، مهلت دادن به كافران و ظالمان، نبودن ناصر و ياري كننده. در اين زمينه ر.ك: 1. رخسار آفتاب، سيد مجتبي غيوري 2. نويد امن و امان، آيت الله صافي 3. جهان در آينده، محمد حسن موسوي 4. مهدي موعود، علي دواني 5. روزگار رهايي، علي اكبر مهدي پور لكن مهمترين علتي كه در بسياري از روايات بر آن تأكيد شده اين كه طولاني شدن غيبت حضرت به حكمت الهي است و داراي مصالح و حكمت هايي است كه تنها خداوند و آنها كه محرم اسرار الهي هستند از آن با خبرند چنانچه امام صادق در جواب عبدالله بن فضل هاشمي وقتي در اين مورد سؤال مي كنند مي فرمايد اي پسر فضل همانا اين مسأله سري از اسرار الهي است و غيبي از غيب هاي الهي است و وقتي ما خداوند را حكيم بدانيم همه افعال او را مطابق حكمت و مصلحت خواهيم دانست گرچه علت آنها براي ما روشن نباشد (رخسار آفتاب، سيد مجتبي غيوري، ص 54 نقل از الاحتجاج طبري، ج 2، ص 303). پس اگرچه علت و سر طولاني شدن غيبت حضرت براي ما معلوم نباشد بايد بدانيم از آن مصلحت و حكمتي است و آنچه مهم است اين كه به وظايف يك منتظر واقعي حضرت عمل كنيم و به فرموده خود حضرت كه فرمود براي فرج من بسيار دعا كنيد. عمل كنيم. انشاءالله كه چشمانمان به جمالش منور گردد. «اللهم عجل لوليك الفرج». منبع : www.behmani.com
نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 2 شهريور 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , ssb.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com