باز هم تسبیح بسم الله را گم کرده ام
شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام
طره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم!
در شب یلدا ، مسیر ماه را گم کرده ام
در میان مردمان دنبال آدم گشته ام
در میان کوه سوزن ، کاه را گم کرده ام
زندگی بی عشق شطرنجی ست در خورد شکست
در صف مشتی پیاده ، شاه را گم کرده ام
خواستم با عقل ، راه خویش را پیدا کنم
حال می بینم که حتی چاه را گم کرده ام
زندگی آنقدر هم درهم نبود و من فقط
سرنخ این رشته ی کوتاه را گم کرده ام…
نظرات شما عزیزان:
|