$$$$ بوي ياس$$$$


الهه ی من

 

باز امشب 

در معبد عشق

در خلوتی نشسته ام

که تنها خیالت شمع آن است

به یاد لحظه هایی که پر از ناز بودی

و من هم آغوش نیاز  بودم

یاد شیرین چشم هایت

که بارها به قربانگاه نیازشان سر گذاشته بودم

یاد شکوه نفس هایت که آتش عطشم را شعله ور می کرد

یاد شکوفه ی لبخندی که بر گوشه ی ساغر لبت

شراب را هم مست می کرد

تو می رفتی

و من همچنان با تمنایی پر یاس

 نگاهم را به دنبالت به هر سو روانه می کردم

یادت هست؟ مرا در مسلخ عشق

به جرم هوس محکوم به فراق کردی؟

و من در ذره ذره ی وجودم جز عشق ندیدم

تو به من خندیدی و دیوانه ام خواندی

و من غرق در خنده ی مستانه ات شدم

 از من خواستی بگذرم از تو

به خاطر تو گذشتم

سکوت کردم

سوختم

و این بار آمدی و به جرم عاشق نبودن

 مرا محکوم به انکار عشق کردی

به غیر از عشق تو،عشق را هم انکار کردم

اما چشم هایم را بستم

تا رازم را ندانی 

که همیشه عاشقت خواهم ماند

و هیچ دست تقدیری نخواهد توانست

 دست هایم را از ضریح دلت جدا کند

و تو نخواهی دانست راز و نیازهایم را

سوختنم را

گریه های نیمه شبم در معبد ویرانه ی عشقم را

 این راز من و خاکی است که روزی مرا در آغوش سردش می گیرد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: s*****n ׀ تاریخ: 16 بهمن 1395برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , ssb.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com